suju fiction



طعمه-پارت3



سلام بچه ها خوبین من واقعا شرمندتونم که پارت3 اینقدر طول کشید ولی برای پارت4 سعی وتلاش بیشتری میکنم.....
خب این چند وقت درگیر تعطیلات بودم و از الان به بعد هم امتحانایه که شروع میشه .......
خب بریم پارت3 روبخونین وازش لذت ببرین......

 


ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:Persian translation,

|
 
미끼_part2



그것은 뭔가 일어난 , 애들은 몰랐는데 .... Siwon의심 보았다 ....

리자 : Siwon 정말 의심 스러워요!문제가 뭐죠? 어떻게 된거야?

Kangin : 아니요, 아무 문제 없습니다. 이유는 무엇입니까?

Heechul : 나도 몰라,하지만 자기가 누군가를 좋아하는 것을 느끼는 , 그것은 그가 누군가와 사랑에 빠지고 낫다 .....

리자 : 뭐, 뭐라고?

Heechul : , 그렇지 않으면 그는 알게 될 예정!

Siwon : 안녕 얘들아, 당신이 무슨 말을하는 거냐
???

리자 : 아무것도 아냐 ... 우린 그냥 thalking 없어 ...하지만 Heechul에게 뭔가 말해야만 실례 .... Heechul 네가 나와 ​​함께 갈 수 있나요?

Kangin : 때때로 나도 같이 가야


ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:Korean translation,

|
 
Bait_Part2

 


It seem that something had happened, That girls didn’t know…. Siwon looked suspicious too….

Liza: Siwon seems so suspicious! What’s the problem? What happened?

Kangin: No, There’s no problem. Why?

Heechul: I don’t know but I think he feels that he likes somebody, It’s better to say he falls in love with someone…..

Liza: Whatttttttttttttttt, Pardon?

Heechul: Be quite, Otherwise He’ll findout!

Siwon: Hi guys, What are you saying?????

Liza: Nothing… We’re just thalking… But excuse me I should tell something to Heechul …. Heechul can you come with me?

Kangin: Occasionally I should come with you too….

 


ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:English translation,

|
 
Happy New Year



سلام به همگی..........

اومدم تاعیدباستانیمون روبه همتون تبریک بگم..........توی سال نو ارزوی بهترین هارو براتون دارم وارزومیکنم که به هرچی میخواین برسین...........ازهمه مهم تر غم وغصه وناراحتی از دلاتون دور باشه.سال نو برهمتون مبارک .

Hello everyone ..........
I came to the ancient Easter greeting to all you say.
I wish the best for the New Year and I wish that I want to lose anything GT.
Most importantly chagrin and discomfort of your heart is far away. Happy New Year to you all
.

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:,

|
 
super junior M-perfection

 
                                                       

                                              

                                                          DOWNLOAD   

ترجمه در ادامه مطلب......
      


ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:English translation,Persian translation,Translated songs,

|
 
طعمه-پارت2



مدتی از اون مااجراگذشت ودختراحسابی باکانگین وشیون وهیچول ولیتوک صمیمی شده بودن چون اونارو هرروز تواس ام میدیدن وباهم خیلی خوب بودن....

 

 

یک روز وقتی  تواس ام مشغول  حرف زدن بودن (شیون حظورنداشت)بعدازیکمی صحبت شیون باحالت یکم ناراحت میاد

 

انگار اتفاقی افتاده که دخترا ازش خبر ندارن...ولی شیون مشکوک تر از این حرفا بود....

 

لیزا: شیون چقدر مشکوک به نظر میرسه !موضوع چیه؟ اتفاقی افتاده؟

 

کانگین:نه چطور؟

 

هیچول:نمیدونم  ولی فکرکنم از کسی خوشش اومده بهتر بگم عاشق شده.........

 

لیزا: چیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟

 

هیچول:ساکت الان میفهمه!

 

شیون:چی میگین بچه هاطوری شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

لیزا:نه....داشتیم همین طوری حرف میزدیم..اما معذرت میخوام من یک لحظه هیچولو کار دارم الان میام.......هیچول یک لحظه میشه بیای؟

 

کانگین: اتفاقا منم کارتون داشتم بیاین باهم بریم......


ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:Persian translation,

|
 
미끼






리자와 엠마는 그들은 서울에 살고 있었다 .... 그들의 꿈이 이루어진다 또한 그들이 K 팝 세계를 입력 싶었던 그들의 소망을 달성하기 위해 (런던에서 자신의 고향) 한국에 와서 만들었다 두 여자 였고 일한다고 당분간 SM 인치 그들이 고등학교 기간을 통과했을 때 그들이 모두 그들이 거의 달성 27 세 동안 년 2022 그들의 소원을 마침내 달성하기 위해 최선을 다해 서로에게 약속했기 때문에 그 꿈이 이뤄지는 것으로 기분 것은 그들에게 너무 즐거웠어 그들 근무일 마치면 자신의 소원이 .... 그들 그러던 어느날, 당분간 SM에서 작동하기 시작했다, 그들은 그들이 예상하지 못했던 SM 홀에서 사람을 보았다


ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:Korean translation,

|
 
bait-part 1



Part   one

Liza and Emma  were  two girls who had came to South Korea (from London their home town) to achieve their wishes and made their dreams came true and also they wanted to enter the K-PoP world….They were living in Seoul and were working in SM for a while. Feeling that their dreams were coming true was so pleasant to them, because when they were passing high school period they had promised to each other to do their best to achieve their wishes and finally in year 2022 while they were 27 years old they almost achieve all their wishes….they had been started to work in SM for a while, Until one day when they finished their working day, they saw someone in SM hall that they didn’t expected
 

ادامه مطلب

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:English translation,

|
 
طعمه-پارت1

سلام بچه ها بااولین پارت داستانم اومدم............الان خیلی کم نوشتمش چون سرم واقعاشلوغه ولی به زودی بامطالببیشتراز داستانامون میام........امیدوارم خوشتون بیاد برای شروع..............

 

پارت1-

 

لیزا واما دودختری بودن که برای رسیدن به ارزوهاشون وهدف هاشون  ازشهرخودشون(لندن)به کره جنوبی اومده بودن و وارد دنیای کی پاپ میخواستن بشن.....اونامدتی بودکه توکره زندگی میکردن وتو شرکت اس ام مشغول به کاربودن احساس اینکه کم کم داشتن به ارزوهاشون میرسیدن واسشون واقعالذت بخش بودچون وقتی دوران دبیرستانو باهم طی میکردن لیزا وامابهم قول دادن تاهمه سعی خودشون روبکنن تابه همه ی چیزایی که میخوان برسن وبلاخره توسال2022 درحالی که 27سال داشتن به همه ارزوهاشون نسبتارسیده بود........مدتی بودکه تواس ام شروع به کارکرده بودن تااینکه وقتی یک روزساعت کاریشون تموم شده بود توسالن اس ام کسی رودیدن که به هیچ عنوان انتظاردیدنشونداشتن.

 

اما:لیزانگاه کن اون پارک جونگ سونیست لیدرسابق گروه سوپرجونیور

 

لیزا:اره خودشه !جالبه هنوزم مگه تواس ام کارمیکنه؟

 

اما:بیابریم باهاش حرف بزنیم....واقعاجای جسیکا اینجاخالیه عاشق لیتوک بود هروقت ازکره میومدلندن باخودش کلی پوسترو سی دی وفیلم ازسوپرجونیورمیاورد....

 

لیزا:اگه بفمه لیتوکودیدیم بدون شک خودشومیکشه!!!!!هه هه هه.

 

لیزاواما بعدیکم شوخی نزدیک ترشدن وبالیتوک شروع کردن به حرف زدن وبعدیک احوال پرسی خیلی گرم:

 

لیتوک:خسته نباشین.شمااینجاکارمیکنین یاکاراموزید؟من تاحالا ندیدمتون

 

اما:اره ماتازه برای کاراومدیم اینجا قبلش دانشجوبودیم.

 

لیتوک:که اینطور!ازکره اید یانه؟یاممکنه دورگه باشید؟

 

اما:نه ماازلندن اومدیم ولی عاشق کره جنوبی هستیم......

 

لیزا:جالبه که شماهنوز اینجاین....ده سال ازجداشدن سوپرجونیورمیگذره شماهنوزم بابقیه اعضادرارتباطید؟

 

لیتوک:اره معلومه که درارتباطیم.درسته جداشدیم ولی باهم دوست که هستیم اتفاقا امشب هم کنسرت شیون وهیچول وکانگینه  میخواین شماهم بیاین ازطرف من کاملا دعوتید....یک دعوت ازطرف یک همکار

 

لیزا:خیلی عالیه حتمادعوتتون روقبول میکنیم ومیایم....مگه میشه ازطرف به همچین کنسرتی دعوت شدونرفت؟

 

لیتوک:پس امشب میبینمتون.....فعلا

 

وقتی لیتوک ازشون جداشد لیزاواما ازهم میپرسیدن دلیل اینکه سوپرجونیور ازهم جداشدروهیچکسی نمیدونه هردفعه بهونه های پشت سرهم....یعنی چی میتونه باشه که خیلی هاشونم حتی هنوزازدواج نکردن....مثلاهمین لیتوک الان تقریباباید38یا39 سالی داشته باشه.....

 

 

 

اونابه کنسرت میرن ولیتوک هم اوناروتوکنسرت میبینه وباشیون وکانگین وهیچول اشناشون میکنه......وبه عنوان همکارجدید باهم دوست میشن تااینکه وقتی کنسرت تموم میشه لیزا واما درحال برگشتن به خونن که مجبورمیشن ازیک خیابون تاریک عبورکنن ....که احساس میکنن کسی داره پشت سرشون میاد واروم اروم داره نفس میکشه ترس کمی که تودلشون وارد میشه که از خیابون میگذرن ونزدیک ساختمونشون میشن که اما به لیزا میگه:

 

لیزا اون سمت خیابونونگاه کن اون طرف فضای سبز جای ساختمونارو میگم اون مردرونگاه کن چه قیافه ی وحشتناکی داره

 

لیزا:کی؟کیرومیگی؟اهان دیدم.......راست میگی چرا قیافش یکجوریه؟به نظرت شبیه دونگهه نیست؟

 

اما:لیزا حالت خوبه؟امشب ادمای مشهور زیاد دیدی زده به سرت دیونه.......

 

ااااااکجاست کجا رفت؟یکهوغیبش زد!!!!!

 

بدوبریم خونه که خیلی خستم کلی کارداریم فردا

 

وقتی لیزا واما وارد ساختمون شدن هرکاری کردن انسانسور نمیومدپایین تصمیم گرفتن ازپله هابرن درحالی که اما درحال شمردن پله هابود باتعجب ایستاد!

 

48/49/50/51/52

 

لیزا:چی شدچرا وایستادی؟

 

اما:لیزاراست میگی اون دونگهست!!!!!!!!!!نگاه کن اون سمت خیابونو

 

لیزاوقتی برگشت دوباره اون مردی روکه قیافه ی خیلی وحشتناکی داشت رودیدیک مردی باچشمای قرمز وحشتناک که به طرزعجیبی داشت به اونا نگاه میکرد.باترس سریع اومدن خونه حسابی شکه شده بودن تصمیم داشتن این موضوع روبالیتوک درمیون بذارن اما ترس وخجالت اینکه موردتمسخردوستای جدیدشون قراربگیرن واسشون سخت بود!شب روبه سختی گذروندن درحالی که لیزا مدوام کابوس های ترسناک میدید.......صبح که بیدارشد تصمیم گرفت ازکابوس هاش به اماچیزی نگه تااون نترسه......

 

مدتی از اون مااجراگذشت ودختراحسابی باکانگین وشیون وهیچول ولیتوک صمیمی شده بودن چون اونارو هرروز تواس ام میدیدن وباهم خیلی خوب بودن....


 

 

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:Persian translation,

|
 
شروع کار

 

یک خبر جدید واسه دوستداران داستانهای سوپرجونیور................

                                   English Cottage         

                                              داستان های سوپر جونیور 2

                                                               و..........

                                          sungmin sorati

تصمیم گرفتن برای اولین بارداستانهایی رو مربوط به گروه سوپرجونیور بنویسن وبه سه زبان:فارسی-انگلیسی-کره ای تقدیم ELF های عزیز کنن............این وب جدید به زودی شروع به کار میکنه...........دوست داران داستانهای سوپرجونیور میتونن تواین سایت ماروساپورت کنن:

                                              super junior fiction 

زمان شروع کارداستان نویسی به زودی اعلام میشه.

وهمینطور میخوام نظرهاتون رو درباره ی این فعالیت بدونم.

راستی وبمون به زودی سایت میشه.وبرای وب جدید نویسنده ومترجم نیاز داریم........هرکسی علاقع مندبه همکاری هست میتونه ایمیل بده یا تماس بگیره..........

sungmin.s1311@yahoo.com  -   sungmin2.s1311@yahoo.com

 

سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:other,

|
 


سلام........ به وب خودتون خوش اومدین...... این وب برای داستان های سوپرجونیورساخته شده وبه سه زبون فارسی انگلیسی وکره ای ترجمه میشه....امیدوارم از داستانهاخوشتون بیاد....من وفاطیماتمام سعی خودمون روبرای خوشحالیتون انجام میدیم..... Welcome to your website ...... This made ​​for super junior stories in three languages ​​and can translate Farsi and English and Korean. I hope you enjoy the stories .... We all try to do things for your pleasure 귀하의 웹사이트에 오신 것을 환영합니다 ...... 이 세 가지 언어로 된 슈퍼 주니어 이야기를 위해 만든 페르시아어와 영어와 한국어를 번역할 수 있습니다. 당신이 이야기를 즐기시기 바랍니다 .... 우리는 모든 쾌락을 위해 일을하려고
sungmin2.s1311@yahoo.com

Persian translation
English translation
Korean translation
Translated songs
other

 

fariba
fatima

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان suju fiction و آدرس super-junior.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





داستان های سوپر جونیور 2 (سوجو)
shining-shinee
English Cottage
핑크 보이 sungmin sorati
ردیاب خودرو

 

فروردين 1391

 

طعمه-پارت3
미끼_part2
Bait_Part2
Happy New Year
super junior M-perfection
طعمه-پارت2
미끼
bait-part 1
طعمه-پارت1
شروع کار

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1


[ Copy this | Start New | Full Size ]

free counters